دولت چندی است موضوع تعطیلی یک روز اضافه را مطرح کرده و بنا دارد تعداد ساعات کار را نیز کاهش دهد، با شنیدن چنین چیزی بسیاری در کوچه و بازار میگویند این ممکن است به تعیین پایینتر دستمزد ختم شود زیرا دولت درست زمانی که شعار افزایش و جهش تولید را در دستور کار دارد، چرا باید روزهای کاری را کاهش دهد؟
از طرف دیگر افزایش تعطیلی باید مشوقی باشد برای تفریح و آرامش بیشتر در کنار خانواده در حالی که متاسفانه با توجه به شرایط اقتصادی به نظر میرسد تنها به رانندگان اسنپ در روزهای تعطیل خواهد افزود نه اوقات خوش و آرامش. بدیهی است اگر هدف دولت تنها کارمندان خود باشد طبیعی است فرقی بین روزهای پنجشنبه و شنبه نیست زیرا اساسا دولت الان هم برخی از ادارات آن پنجشنبه تعطیل هستند.
اگر دولت قصد دارد تعطیلیهای کشور را در هر هفته به دو روز افزایش دهد باید تبعات اقتصادی آن را نیز بپذیرد، زیرا فردی که مغازه اجاره کرده و مثلا در بازار چراغ برق تهران ماهانه چندین میلیون تومان اجاره مغازه میدهد، چگونه دو روز در هفته کسب و کار خود را تعطیل کند؟ اگر بخواهد به کسب و کار خود ادامه دهد چگونه حقوق کارمندان خود را در روز تعطیل دو برابر محاسبه کند؟ از طرف دیگر تعداد روزهای تعطیل رسمی در ایران است که طبق برآوردها ۲۹ روز است که یکی از بیشترین روزهای تعطیل در دنیا بوده و چون سر و سامانی ندارد و هر ساله نیز جابهجا میشود عملا فرصت برنامهریزی را از همه سلب میکند، بنابراین ساماندهی روزهای تعطیلی رسمی نیز در صورت افزایش تعطیلی هفتگی به دو روز باید به سرعت بازنگری شود.
حالا پس از این مقدمه طولانی باید گفت اگر مشکلات یاد شده به نحوی که شایسته باشد حل شود در نهایت بین انتخاب پنجشنبه یا شنبه قطعا و یقینا انتخاب با روزهای شنبه است زیرا استدلالهای بخش بازرگانی و تولید که با دنیا در ارتباط هستند بسیار دقیق و درست و اگر ارتباط کشور رسما امروز در پایینترین سطح خود است و این موضوع با تعطیلی رسمی پنجشنبهها شدت گرفته و میتواند لطمه بزرگی بر پیکر نحیف اقتصاد ایران بزند و تاثیر مستقیم خود را بر صادرات و واردات کشور بگذارد.
بنابراین ساماندهی تعطیلی رسمی و همچنین انتخاب روزهای شنبه باید اولویت دولت و مجلس برای ساماندهی به شرایط کاری مردم باشد.